معرفی کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد نوشته ی پائولو کوئیلو است که توسط ارش حجازی ترجمه شده است و از سوی انتشارات نشر ثالث منتشر شده است. نسخه صوتی کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد هم از سوی آوانامه منتشر شده است. کتاب ورونیکا تصمیم میگرد بمیر راجع به زندگی دختری ست جوان و در این کتاب اتفاقات یک هفته از زندگی او نقل شده است.او در ظاهر دختری تامین و محکم است اما از درون شکسته و افسرده ست. یک روز تصمیم به خودکشی میگیرد که پس از مدتی در یک بیمارستان روانی به هوش می اید.بیمارستان روانیای که به ترسناکی مشهور است و بیماران با مشکلات روانی شدید را به آنجا میآورند، دکتر به او میگوید مدت زمان زیادی زنده نیست و حالا او نمیداند چه اتفاقاتی منتظرش است. خوشبختی یا مرگ.
بخشی از کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
“مثل عمهٔ پرستاری که دیروز ـ یا شایدم روزای قبل ـ دقیقاً نمیدونم ـ صحبت میکرد، شروع میکنم به افزایش وزن. بعدش رژیم میگیرم، اما هر روز و هر هفته، رژیمم شکست میخوره. در اون زمان، شروع میکنم به خوردن قرصای ضدافسردگی، بعدشم چند تا بچهٔ دیگه به دنیا میآرم که ثمرهٔ شبای زودگذر معاشقه هستن. به همه میگم بچههام تنها دلیلم برای زندگی هستن، اما درحقیقت، زندگی من تنها دلیلِ وجودِ اوناست.
“مردم، همیشه ما رو به چشم یه زوج خوشبخت میبینن، درحالیکه هیچکدوم تصور نمیکنن که زیر نقاب این خوشبختی پوشالی، چه تلخی و چه سازشی نهفتهس.
“تا اینکه بالاخره، یه روز میرسه که شوهرم برای اولینبار معشوقه میگیره و من احتمالاً مثل عمهٔ اون پرستار، جاروجنجال راه میندازم و یا شایدم دوباره به فکر خودکشی میافتم. اما دیگه توی اون سن، پیر و ترسو شدم و البته دوسهتایی بچه دارم که به کمکم نیاز دارن و چارهای ندارم جز اینکه قبل از دست کشیدن از همهچیز، اونا رو بزرگ کنم تا توی این دنیا یه جایگاهی برای خودشون دستوپا کنن. نه، خودکشی نمیکنم: نمایشی ترتیب میدم، تهدید میکنم که ترکت میکنم و بچهها رو هم با خودم میبرم؛ مثل همهٔ مردا شوهرم هم کوتاه میآد و به من میگه که دوستم داره و این مسئله دیگر تکرار نمیشه. حتی فکرش رو هم نمیکنه که اگه واقعاً تصمیم به ترکش بگیرم، تنها راهی که دارم، اینه که به خونهٔ پدرومادرم برگردم و تا آخر عمرم همونجا بمونم و اونجا مجبور باشم به حرفای مادرم گوش بدم که میگه چطور با دست خودم فرصتای خوشبختی رو از دست دادمو اینکه شوهرم، باوجود خیانتش، یه شوهر ایدئاله؛ که بچههام بهخاطر این متارکه لطمه میبینن.
جملاتی از کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
-در دنیایی که هر کسی به هر بهایی،برای بقایش میجنگد، در مورد رفتار کسانی که تصمیم میگیرند بمیرند، چه قضاوتی میشود کرد؟
هیچ کس نمیتواند قضاوت کند. هر کسی وسعت رنج خود را میشناسد، و میزان فقدان معنای زندگیش را.
-دیوانه بمانید اما مانند عاقلان رفتار کنید،خطر متفاوت بودن را بپذیرید اما بدون جلب توجه متفاوت باشید.
-آگاهی از مرگ، ما را تشویق می کند تا شدیدتر زندگی کنیم.ورونیکا، دختر جوانی که به دنبال مرگ رفته، زندگی را مییابد. او نزدیک یک هفته بین زندگی و مرگ سرگردان است، ولی آگاهیاش از مرگ باعث میشود شدیدتر زندگی کند و کارهایی را انجام دهد که پیش از آن هرگز نکرده بود. ورونیکا به آن چه ندارد میاندیشد و زندگی خود را دوباره ارزیابی میکند.
به نظر می رسد که ورونیکا هرچه می خواهد دارد. شب ها برای تفریح بیرون می رود، با مردهای جذاب ملاقات می کند، اما شاد نیست. در زندگی اش چیزی کم است. برای همین است که صبح روز ۱۱ نوامبر سال ۱۹۹۷، تصمیم می گیرد بمیرد. با قرص دست به خودکشی می زند و هرچند خودکشی اش موفق نیست، دکتر به او می گوید که تا چند روز دیگر می میرد.
این داستان، ورونیکا را در این روزهای حساس تعقیب می کند، چرا که ورونیکا در کمال تعجب پی می برد که جذب بیمارستانی شده که در آن بستری است. در این شرایط کشف چیزهایی را کشف می کند که پیشتر هرگز به خودش اجازه نداده بود: نفرت، ترس، کنجکاوی، عشق… تجربه اش او را به تدریج به درک این حقیقت وادار می کند که هر ثانیه از زندگی اش، گزینشی میان مرگ و زندگی است. این کتاب پائولو کوئلیو دربارهی کسانی است در قالب های معمول اجتماعی نمی گنجند. درباره جنون است و نیاز به یافتن راهی متفاوت برای زندگی، برای کسانی که اغلب با پیشداوری های دیگران آزار می بینند، فقط به این دلیل که مثل دیگران فکر نمی کنند.
مشخصات کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
نویسنده : پائولو کوئیلو
مترجم : آرش حجازی
انتشارات : نشر ثالث
تعداد صفحات : 288 صفحه
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...