معرفی کتاب تزار عشق و تکنو
کتاب تزار عشق و تکنو مجموعه ای از داستان های زیبا و جذاب است که از سانسور در زمان حکومت های شوروی و کمونیسم و فساد پساکمونیسم سخن میگوید.کتاب تزار عشق و تکنو در سال 2016 برنده ی جایزه ی فرهنگستان هنر و ادبیات آمریکا شد.
بخشی از کتاب تزار عشق و تکنو
حالا بگذارید دوباره به خودمان برگردیم. بیایید با مادربزرگِ گالینا شروع کنیم، ستارهٔ بالهٔ کیروف به مدت پنج فصل قبل از دستگیری به جرم مشارکت در یک حلقهٔ خرابکاری لهستانی. او زیباروی بلند و باریکی بود در کسالت ملالتبار خیابانهای شلوغ شهرها. اگرچه از همان راه و رودخانهای گذشت که مادربزرگهای ما از آن گذشتند، مقدر نبود که در معدن کار کند. رئیس اردوگاه، هم یک بالهشناس حسابی بود و هم یک جامعهستیز شکاک. دو سال پیش در لنینگراد مادربزرگِ گالینا را هنگام اجرای بالهٔ رِیموندا دیده بود و از اولین تماشاگرانی بود که در ستایش او از جا بلند شدند. وقتی در فهرست تبعیدیها چشمش به نام بالرین افتاد لبخندی زد -اتفاقی نادر در حوزهٔ کاری او. گیلاسی با معاونش زد «به سلامتی عظمت هنر اتحاد جماهیر شوروی که به قطب شمال هم رسید.»
در یک سال اولِ اقامت مادربزرگِ گالینا در اردوگاه با او مثل مهمان رفتار میشد نه زندانی. اتاق شخصیاش ساده اما تمیز بود با تختی یکنفره، یک قفسه بهجای گنجهٔ لباس، یک بخاری هیزمی. رئیس اردوگاه هفتهای چند بار او را برای چای به دفترش دعوت میکرد. از دو طرفِ میزی تلنبار از پرونده و کوپن و بخشنامه و دستورالعمل با هم حرف میزدند، در مورد متد واگانووا، در مورد طول مناسب استخوان ران برای ستارهٔ باله، و اینکه شاید چایکوفسکی واقعاً موقع اجرا آنقدر از افتادن سرش میترسید که آن را با دست چپش محکم نگه میداشت. مادربزرگ گالینا رئیس اردوگاه را «همشهریِ سرسپردهٔ جمهوری خُلشویک» مینامید چون رئیس اصرار داشت که دریاچهٔ قو بهترین بالهٔ دو نفرهٔ ماریوس پتیپا است. هیچکس جز برادرزادهٔ ششسالهٔ رئیس اردوگاه نمیتوانست بهصراحت این بالرین با او صحبت کند، اما رئیس نه جیرهٔ او را قطع میکرد و نَه نُه گرم سرب داغ توی سرش خالی میکرد. چای دیگری به او تعارف میکرد و میگفت که شاید هفتهٔ بعد بتوانند به توافق برسند و او در جوابش میگفت: «توافق هدف احمقهاست.» ما نمیتوانیم ذرهای از عشقمان را به آن زن کم کنیم. رئیس اردوگاه هم همینطور.
سال بعد، رئیس از مادربزرگِ گالینا خواست که برای انبساط خاطر شخص او و تقویت روحیهٔ افراد اردوگاه، گروه بالهٔ کوچکی درست کند و آموزش و رهبری آن را به عهده بگیرد. گروه، قبل از اولین اجرا سه ماه تمرین کرد. بعضی از اعضا در بچگی کلاس باله رفته بودند و بقیه در رقصهای محلی مهارت داشتند. بعد از چندین بعدازظهر طولانی، رئیس اردوگاه و مادربزرگِ گالینا در مورد اجرای خلاصهشدهای از دریاچهٔ قو به توافق رسیدند. اعضای گروه قطعاتی را که در همهٔ دنیا نامهای فرانسوی مبهم دارد، آنقدر تمرین میکردند که تمام پایشان غرق تاول میشد. مادربزرگِ گالینا ظرافت و شکوه را بهزور و با توپ و تشر بهوجود این دشمنان خلق برمیگرداند و حافظهٔ ماهیچهها از نو تربیت میشد. روزبهروز تشخیص این مسئله سختتر میشد که آیا او زندانی است یا زندانبان یا هر دو. وقتی عضلاتِ گرفته ورزیده شدند و انگشتهای متورم پاها ورمشان خوابید، وقتی پرده کشیدند و نورافکن اردوگاهْ تا انتهای سالن غذاخوری را روشن کرد، برای همه مسلم شد که صحنه آمادهٔ نمایش خارقالعادهای است.
مشخصات کتاب تزار عشق و تکنو
نویسنده : آنتونی مارا
مترجم : مریم حسین زاده
انتشارات : نشر نو
تعداد صفحات : 359 صفحه
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...