آرزوهای بزرگ نوشته ی چارلز دیکنز از نویسندگان مشهو و نامدار است که در ایران توسط حمیدرضا بلوچ ترجمه شده است و از سوی انتشارات مجید به چاپ و نشر رسیده است.از دیگگر اثارش می توان اولیور تویست، خانه متروک، داستان دو شهر، دیوید کاپرفیلد و دوریت کوچک را نام برد. از آثار دیکنز تاکنون اقتباسهای سینمایی و نمایشی زیادی شده است به طوری که دیکنز برای انگلستان یک گوهر گرانبها بود و برای سینمای انگلستان یک شانس بزرگ؛ همچنان که وجود دیوید لین برای سینمای انگلستان گوهری تابناک بود.
بخشی از کتاب آرزو های بزرگ
خواهرم، خانم جو گارجری، بيشتر از بيست سال از من بزرگتر بود و بهخاطر اينكه من «پرورشيافتهی» او بودم، برای خودش در ميان همسايهها اعتباری بههم زده بود؛ چون در آن روزها بايد خودم بهتنهايی معنی اين اصطلاح «پرورشيافته» را پيدا میكردم و چون خواهرم دستهای زمخت و سنگينش را همانطور كه روی من بلند میكرد، بر سر و كلهی شوهرش هم میكوفت و من تصور میكردم كه جو گارجری و من، هردو «پرورشيافتهی» او هستيم.
خواهرم زن زيبايی نبود و من حس میكردم كه او به كمك همان دستهايش جو گارجری را وادار كرده تا با ازدواج با خود تن دردهد. «جو» از اين آدمهای بور بود كه روی صورت صافش موهای طلايی و مجعد داشت و چشمهای آبیاش چنان بینور بود كه انگار با سفيدی چشمها قاطی شده بود. او مردی آرام، خوشخلق، خوشذات، مطيع، دستپاچلفتی و دوستداشتنی بود كه هم از نظر زور و قدرت و هم ازنظر ضعف و سستیاش يك هركول بود.
خواهرم، خانم «جو»، چشمانی سياه و موهايی مشكی داشت. رنگ صورتش چنان سرخ بود كه پيش خودم میگفتم شايد برای شستن خودش بهجای صابون از گرد جوزهندی استفاده میكند. زنی بلندقد و استخوانی بود كه تا حدودی هميشه يك پيشبند درشتبافت به گردن داشت كه از پشت آن را محكم به كمرش گره میزد و جلو سينهی چهارگوش ثابتی هم داشت كه از سوزن و سنجاق پر بود. او پيش خودش اين پيشبند را بهعنوان يك نشان افتخار تلقی میكرد؛ ولی «جو» را برای بستن دايم آن ملامت میكرد؛ اما بههيچوجه نمیفهميدم كه او چرا آن را به گردن میانداخت و چرا اصرار داشت كه در آخر روز هم نبايد آن را از تنش در بياورد.
كارگاه آهنگری «جو» به خانهی ما چسبيده بود كه مثل بيشتر خانههای روستايی از چوب ساخته شده بود. وقتی با عجله از گورستان پشت كليسا به خانه رسيدم، كارگاه آهنگری بسته و «جو» تك و تنها در آشپزخانه نشسته بود. من و «جو» چون باهم احساس همدردی میكرديم، بههم اعتماد داشتيم. همين كه درِ خانه را باز كردم و نگاهی دزدكی به درون اتاق و «جو» كه در گوشهای جلوی اجاق كز كرده بود انداختم، او سراسيمه به من گفت: «پيپ، خانم «جو» دوازده بار بهدنبالت بيرون رفته و حالا هم سيزدهمين باره كه رفته.»
مشخصات کتاب آرزو های بزرگ
نویسنده : چارلز دیکنز
مترجم : حمیدرضا بلوچ
انتشارات : مجید
تعداد صفحات : 664 صفحه
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...